هلیا نفس مامانهلیا نفس مامان، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه سن داره

هلیا دختر مهربون

این چیه ؟چی شد؟کی بود؟

طوطی خوش زبون من یه هفته است که مدام می گی این چه ؟اون چیه؟ می   خوای همه چی روبدونی فدات بشم برای این روزا لحظه شماری می کردم   وقتی مامانی می گه وایییییی سریع می دویی پیشم می گی چی شد   مامانییی؟ وقتی تلفن زنگ می خوره می گی کی بودما مانیییی؟ دیگه قشگ حرف می زنی اما باکمی اشتباه ها خیلی شیرین مثلا می گی   اوتادم یعنی افتادم  علف رو میگی عووف میگی بابایی فوتفال نگاه می کنه وقتی داریم می ریم مهمونی همون سفارش هایی که همه مامانا می کنن   منم حسابی برات سخن رانی می کنم  اما قشنگیش اینجاست که توی   مهمونی وقتی می خوای اشت...
28 آذر 1392

روزهای سخت دربیمارستان

٢٨اذربود دیشب خیلی بد خوابیدی همش توی خواب ناله می کردی  صبح که         از خواب بلند شدی رفتی   پیش عمه جون زهرا دراز کشیدی اخه شب عمه اومده بود پیش ما چون مادر   جونینا رفته بودن برای   مراسم مادر بزرگ مانی وشوهر عمه هم سر کارش بود خلاصه توی رخته خواب   بودی که یه دفعه حالت   بهم خورد با خودم گفتم حتما بد غذایی کردی یک ساعت بعد کمی چای ولرم   دادم خوردی اما اونم   سریع بردمت پیش متخصص اون هم گفت بد غذا یی کرده اوردمت خونه با یه   عالمه دارو یکی از دارو هارو   بهت دادم اما سریع متوجه شدم دکتر اشتبا...
15 آذر 1392
1